به گزارش سینماپرس، براساس مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، حوزه نظارتی برای تولید و ساخت آثار نمایش در شبکه نمایش خانگی به سازمان صدا و سیما سپرده شد. موضوعی که در هفتههای گذشته منجر به باب شدن جدلهایی رسانهای شد.
اما یکی از فعالان صنفی که فعالیت محوری را در مواجه با این مصوبه را دنبال میکند، «محمدمهدی عسگرپور» پرحاشیهترین فعال صنفی در ۴۰ سال اخیر است.
عسگرپور شدن از کجاآغاز شد؟
عسگرپور پس از سال ۱۳۸۸ ریلگذاری سیاسیاش را تغییر داد و تبدیل به یک فعال صنفی آلترناتیو شد. مدیرعامل فعلی خانه هنرمندان فارغالتحصیل سینما از دانشکده صدا و سیماست و برخی چهرههای سیستمی از بدو امر در سیستم فرهنگی کشور مدیر بودهاند و این موقعیت در دولتهای مختلف صورت استمراری دارد.
کارگردان فیلم ارگانی «مهمان داریم» فعالیتش را با معاونت بخش جنگ بنیاد سینمایی فارابی آغاز کرد. این سرآغاز فعالیتی برای چهرهای است که هم اکنون به عنوان یک فعال صنفی مستقل شناخته میشود. او مدتی سرپرستی مرکز سینمای تجربی را بر عهده داشت و در راستای زیست همواره مدیریتیاش، مدتی بعد مدیریت گروه کودک و نوجوان شبکه را برعهده گرفت.
پس یک دوره مدیریتی در سیما، در ابتدای نیمه دهه هشتاد مدیرعاملی بنیاد سینمایی فارابی را برعهده گرفت. وقتی از مدیرعاملی بنیاد سینمایی فارابی کنار رفت، در سمت معاونت هنری شهرداری تهران به کار گمارده شد، در حالیکه او سالها به عنوان یکی از اعضای فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی شناخته میشد، سالهای پرحاشیهای را در مقام معاونت فرهنگی هنری شهرداری تهران پشت سر گذاشت و به صورت همزمان دبیر اولین سمپوزیوم بینالمللی مجسمهسازی تهران شد.
۱۴ مهر ۱۳۸۶ وقتی از این سمت کنار گذاشته شد، روزنامه کیهان دوران مدیریت او را پرحاشیه توصیف کرد.
نایب رئیس فدراسیون بینالمللی انجمنهای تهیه کنندگان فیلم (FIAPF) مدیری است که در بدنه حاکمیت با ظاهری مشابه سایر مدیران سیستمی توانسته بود مشاغل مدیریتی تاثیرگذاری را تجربه کند و در فواصل روزهای انفصال از یک پست دولتی موثر، به صورت مکرر برای صدا و سیما سریال ساخته و با پشتوانهها و اتصالات دولتی و حکومتی چند فیلم ارگانی را در کارنامهاش ثبت کند.
محتوای آثار او پر از شعارهای گل درشت سیستمی است و خوشبختانه در دوران کنشهای صنفی عسگرپور او نتوانسته در مقام مولف آثار نمایشی رشد پلکانی خود را در موقعیتهای دولتی و حاکمیتی انکار کند. او در حوزه مدیریتی، فیلمسازی و سریالسازی همواره بهرهمندترین چهره حاکمیتی بوده است.
کارگردان فیلم «اقلیما» در رده مدیریتی همواره یک چهره وفادار محسوب میشد تا اینکه به عنوان مدیرعامل خانه سینما برگزیده شد و شکاف این نهاد صنفی در همان مقطع با حاکمیت افزایش یافت. بر اساس رویکردهای وی که کارگردانی یک فصل از سریالی به نام «تنشهای خانهسینما» را کارگردانی میکرد، شکاف با رئیس سازمان سینمایی وقت افزایش یافت و به تعطیلی خانه سینما منتهی شد.
حرکت در ریلهای متفاوت از سوی عسگرپور در دوره احمدی نژاد با یک شیب آرام آغاز شد و پس از سال ۱۳۸۸ فاصله گفتمانی مدیرعامل وقت خانه سینما با حاکمیت افزایش یافت.
چرا مدیریت سینما پس از سال ۸۸ دچار تنش شد؟
گفتوگوی علیرضا رئیسیان در برنامه سیوپنج با اجرای فریدون جیرانی به واکاوی بخشی از نحوه فاصله گرفتن مدیرعامل فعلی خانه هنرمندان با مدیران سینمایی دولت دهم میپردازد.
کارگردان «دوران عاشقی» در این در این گفت و گو اشاره کرد: «سال ۸۸ زمانی که انتخابات برگزار شد، سیدمحمد حسینی هنوز برای رای اعتماد به مجلس نرفته بود. یک ملاقاتی را یکی از بچههایی که الان هم در راس خانه سینما فعالیت دارد، ترتیب داد و برای افطاری رفتیم به دانشگاه پیام نور و در آنجا قرار بود بحث این باشد که عسگرپور معاونت سینمایی را بپذیرد. پیش از آن هم در کانون چنین بحثی مطرح شد و من گفتم آقای عسگرپور اگر شما نسبت هماهنگی با این مجموعه نداشتید اصلا این حرف پیش نمیآمد، بنابراین شما از این پیشنهاد دور نیستید و از آن طرف نیز پذیرفتنی هستید.
رییسیان برای مستندتر شدن ادعاهایش در این گفتوگو اشاره میگوید: «در آن جلسه به غیر از من و آقای عسگرپور، فرهاد توحیدی، امین تارخ و محسن هاشمی حضور داشتند اما آنها هم با وجود اینکه این جلسه به منظور مشخص شدن معاون سینمایی تشکیل شده بود، ترجیح دادند سکوت کنند و کسی را معرفی نکنند.»
وی در ادامه میگوید: «در دو سال اول آن دوره دولت مشکلی با خانه سینما نداشت و در کنار خانه سینما بود، اما در جریان بسته شدن خانه سینما عسگرپور با نوشتن نامهای بسیار تند و هتاکانه به وزیر ارشاد اولین تیر را شلیک کرد. حتی در جلسهای شمقدری قسم جلاله خورد که من در جریان این تصمیم گیری نبودم. این اتفاق در شورای فرهنگ عمومی افتاد که خیلی از آقایانی که از پشت مدافع خانه سینما بودند در آنجا رای داده بودند و دفتر حقوقی این طرح را به شورای فرهنگ عمومی میبرد.»
هر چند عسگرپور جوابیه تند و تیزی به رییسیان منتشر کرد اما این ادعاها توسط افراد دیگر به صورت شفاهی و مکتوب مطرح شده و اغلب تحلیلها به این نتیجه گیری ختم میشود که چالش خانه سینما در دولت دهم با دولت و جدال رئیس وقت سازمان سینمایی با مدیرعامل وقت خانه سینما کاملا شخصی بوده است.
این جدال و شکاف میان گفتمان وضع موجود سبب شد عسگرپور تبدیل به برندینگ رادیکالیسم در فضای صنفی شود، هر چند که سفره مدیریتی سیستم فرهنگی را ترک نکرد.
دوران روحانی و بازگشت به تنظیمات کارخانه با دبیری جشنواره جهانی فجر
با آغاز به کار دولت روحانی برای مدتی به تنظیمات کارخانه بازگشت. در اوایل دهه نود او با حوزه هنری که در عدم نمایش برخی فیلمهای سینمایی تبدیل به سازمان آلترناتیو شمقدری شده بود، همکاریش را آغاز کرد و از آخرین اثرش، فیلم مبهم، گنگ و ضعیف «مهمان داریم» را در دولت روحانی رونمایی کرد.
مدتی با تلویزیون همکاری کرد و پس از ساختن چند سریال فعالیتش را با دبیری جشنواره جهانی فجر ادامه داد تنها حاشیه او در تمام این سالها جدل لفظیاش با جمیلهدارالشفائی نویسنده سریال «رهایم نکن» بود.
با تغییر دولت عسگرپور دوباره لباس مخالف خوانی بر تن کرد
با تغییر دولت و با توجه به برخی محاسبات مدیرعامل سابق خانه سینما دوباره به بازی دوقطبی صنفی بازگشت. او در ابتدای دولت سیزدهم به طرز شگفتآوری بدون تجربه فعالیت در پلتفرمها وحتی داشتن یک اثر موفق در شبکه نمایش خانگی به فاصله یک ماه پس از انتخاب در تاریخ ششم تیرماه ۱۴۰۰ به عنوان دبیر جدید «انجمن صنفی شرکت های نمایش ویدیوی آنلاین» کشور معرفی شد.
در کمتر از سه ماه بعد در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۴۰۰ به عنوان رئیس هیات مدیرخانه سینما انتخاب شد. هر چند شائبههایی بر سر نمایندگی او و انتخاب شدنش در این مقام مطرح میشود اما تقریبا مشخص بود که او به بازی «تشدید بدخیم دوقطبی» مشابه اتفاقات سال ۱۳۸۸ خوش بازگشته است.
از زمانی که او در مقام دبیرجدید انجمن صنفی شرکت های نمایش ویدیوی آنلاین فعالیتش را آغاز کرد، حرکت برخی پلتفرمها از مدار نظارت خارج شد. این اتفاق از زمانی تشدیدتر شد که پیمان جبلی ریاست سازمان صدا و سیما را بر عهده گرفت و سعید مقیسه ریاست ساترا را بر عهده گرفت.
با اعلام مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره واگذاری نظارت بر شبکهنمایش خانگی دو نهاد تحت مدیریت او نسبت به این مصوبه واکنش نشان داده و بیانیه صادر کردند و دور جدید اظهارنظرهای سریالیاش را آغاز کرد.
دبیر انجمن صنفی شرکتهای نمایش ویدئویی برخط، دراینباره این مصوبه به «شرق» گفت: «وقتی درباره این موضوع صحبت میکنیم، باید نکتهای را در نظر داشت. گاهی اوقات برخی افراد و نهادها تلاش میکنند اظهارنظرهای موافق یا مخالف در هر حوزهای را که ممکن است تبدیل به چالش شود، سادهسازی کنند. سادهسازیکردن در کشور ما معمولا از سوی برخی نهادها تکلیفش روشن است. اینکه گفته میشود افرادی که انتقاد میکنند یا نقدی دارند، سرسپرده هستند. یا در سطح پایینتر مثل روزنامهنگاری که باقی روزنامهنگارها را متهم به پولگرفتن از پلتفرمها میکند. این داستان تقریبا همیشگی است.»
اما چیزی که معمولا نادیده گرفته میشود و از بین میرود، بحثهای کارشناسی دقیق است. قطعا در این میان یکسری بحث هیجانی یا شعاری اتفاق میافتد اما بحث کارشناسی کمتر شکل میگیرد.
او در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «ما درباره حوزهای صحبت میکنیم که قبل از اینکه مفهومش تعریف شود، قانونگذاری آن شکل میگیرد. درحالحاضر واژه صوت و تصویر فراگیر تعریف نشده است و برخی وارد مصادیق آن شدند. انگار عجله داشتند. خسته شدند از اینکه متوجه شدند این واژه را نمیتوان تعریف کرد. من با بسیاری از این دوستان همجلسهای بودم. متوجهم برخی از آنها از ارائه تعریف مناسب و بهدردبخور که حتی خودشان را راضی کند، خسته یا عاجز شدند. برخی از آنها هم معتقدند که این واژه توسط افرادی ابداع شده، بدون اینکه بدانند درباره چه چیزی صحبت میکنند.
عسگرپور همواره یک کلید واژه طلایی در چالشهای معروف صنفیاش دارد و همواره با اظهارنظرهایی از این جنس یک دوگانگی ایجاد میکند در حالیکه دیگر مشروعیت سکوی نظارتی از سوی ساترا از تعاریف واژه صوت و تصویر فراگیر، در مصوبه اخیر صرفا ملاحظات نظارتی بر تولیدات داخلی و بخش تامین خارجی است.
عسگرپور در بخشی از سخنانش به این نکته اشاره میکند:در مقطعی تاریخی خاص با پخش زنده روبهرو بودیم، دوستان نمیدانستند با این پدیده چگونه رفتار کنند، چراکه پخش زنده همواره در صداوسیما معنا پیدا میکرده است. بعد سکوهایی به وجود آمدند که میتوانستند از فضای اینترنت استفاده کنند و پخش زنده داشته باشند. برای اینکه واژه پرطمطراقی هم پیدا کرده باشند، اسم صوت و تصویر فراگیر را روی آن گذاشتند. بدون اینکه آن را درست فهم کرده باشند. اصلا کدام صدا فراگیر است؟ چقدر باشد مصداق فراگیری است؟ ۱۰۰ نفر یا دو هزار نفر؟ یا اساسا از طریق چه مدیومی پخش شود، فراگیر است؟ آیا همین که در بستر اینترنت باشد فراگیر محسوب میشود؟».
عسگرپور ادامه داد: «آیا وقتی کسی در خانه شخصیاش کاردستی درست میکند یا آشپزی میکند و از خودش فیلم میگیرد و روی پلتفرمی میگذارد، این صوت و تصویر فراگیر است یا نیست؟ اگر پنج یا صد نفر ببینید، فراگیر است؟ اگر کسی در خیابان موزیک میزند و میخواند و در اطراف مخاطبانی شنونده او هستند، این تصویر فراگیر است یا نیست؟
هزار و یک سؤال ممکن است دراینباره ایجاد شود که در اینجا نهادهای آییننامهنویس و قانونگذار از این مرحله عبور کردهاند. با خودشان میگویند این مباحث را رها کنیم و برویم سر اصل مطلب.
رئیس هیات مدیره خانه سینما در ادامه اشاره میکند: سریالسازی یعنی چه؟ از اول همین را میگفتید. چرا با واژهها بازی کردید. چرا جلسات متعدد گذاشتید؟ چرا شورای عالی فضای مجازی درگیر این کار شد؟ چرا شوراهای مختلف تشکیل شد؟ چرا حکم به شورای عالی فضای مجازی داده شد که خودشان این کار را انجام دهند ولی وسط راه از آنها هم گرفتید و باز خسته شدید و احساس کردید که این مسیر انگار شما را زودتر به هدف نمیرساند».
کارگردان فیلم «میهمان داریم» ادامه داد: «به عنوان فردی که سالهاست در این حوزه کار میکنم، به جرئت میگویم امثال ما تشنه مباحث اینچنینی هستیم. اینکه حاکمیت اجرائی فضایی ایجاد کند که ما بتوانیم به این کلیات بپردازیم. به جای اینکه به سرعت وارد این مباحث شویم که کدام نهاد باید ممیزی انجام بدهد.
به نظرم تا به امروز هم موضوع سادهسازی شده است؛ یعنی همین که وقتی از فیلم سینمایی صحبت شده آن را به ارشاد مرتبط دانستند و وقتی از سریال حرف به میان آمده، صداوسیما را مسئول آن میدانند. چون سریالسازی در تلویزیون انجام میشود. متأسفانه به همین شکل موضوع را حل کردند. درصورتیکه اصلا متوجه نشدند که با یک عرصه کاملا جدید و مدرن طرف هستند. در تمام دنیا مثال بارز این ماجرا وجود دارد که درباره پدیدهای جدید نمیتوان با نهادهای سنتی که مسائل قدیمی خودشان را پیگیری میکنند و حتی به روز هم نشدهاند، یک جریان تنظیمگری مدرن طراحی کرد.
نکته مهم این است که مصوبه اخیر الزام تاکیدآوری بر پخش زنده ندارد و مشی اصلی مصوبه اخیر الزام نظارت با محوریت سریالسازی را دنبال میکند.
وقتی دومین همایش انجمن صنفی شرکتهای نمایش ویدئوی برخط در سال گذشته تشکیل شد و تصویر محمدجواد شکوری مقدم در کنارعسگرپور و علی سرتیپی در کنار هم منتشر شد، غوغاسالاری و ایجاد کشمکش و تنش میان شبکه نمایش خانگی و ساترا با صدور رای قرار منع تعقیب «فیلیمو» و «فیلمنت» مشخص بود وارد فازهای سختتری شد.
تصویر درج شده در بالا در شرایط کنونی جنبه نمادینی به خود پیدا کرده است. اگر راهبرد عسگرپور را در مورد خاص چالش خانه سینما با شرایط کنونی قیاس کنیم سیاست دوگانه سازی بیشتر هویدا میشود.
پس از اعلام مصوبه شورای عالی انقلابی فرهنگی تصاویری تبلیغاتی از آخرین سریال رضاعطاران با عنوان دفترچه یادداشت منتشر شد.
«احسان رستگار» از فعالان فرهنگی حامی ساترا با انتشار این تصویر نوشت: وقتی میگوییم یک جنگ تمامعیار نمایان علیه یکپارچگی در حکمرانی فرهنگی برپاست و نباید نظارت و تنظیمگری صداو سیما را تضعیف کرد، یک نمونهاش میشود همین «دفترچه یادداشت» که هنوز تولیدش تمام و منتشر نشده، حتی تیزرش هم فریاد اعتراض همه را بلند میکند!
دوگانه سازی با هدف شکاف میان ارشاد و صدا و سیما
در کمتر ازهفتاد و دوساعت که از مجادلات رسانهای حول پوستر و آنونس تبلیغاتی سریال میگذشت، تصویری از علی سرتیپی و رضا عطاران از جلسه تعاملیاشان با ساترا منتشر شد و همین نهاد ساترا با کیارش اسدیزاده مصاحبه تفصیلی و حمایتی را در ستایش از جایگاه قانونی ساترا منتشر کرد.
علی سرتیپی مدیر فیلم نت در نشستی که چند هفته پیش با موضوع چالشهای شبکه نمایش خانگی در دانشگاه تهران برگزار شده بود گفته است: با توجه به اینکه ما در نظام جمهوری اسلامی کار میکنیم، اعتقاد داریم که قوانین اسلامی در این کشور حاکم و در نتیجه موضوعی به نام محتوا مهم است و ما بحث رگولاتوری و ممیزی و تنظیمگری را قبول داریم.
این اتفاق در حالی افتاد که سرتیپی، مدیرعامل پلتفرم فیلمنت در نشست آسیبشناسی تنظیمگری در حوزه ویاودیها با به چالش کشیدن جایگاه قانونی ساترا گفت:مشکل ما این است که ساترا یی مسئول و نظارتگر ما شده متاسفانه رقیب ماست. من فکر نمی کنم رئیس سازمان صدا و سیما حالش از اینکه مردمی یک سریال خوب در VOD ها ببیند، خوب شود. هر چقدر هم دوستان شعار بدهند و بگویند این طور نیست، انی در ذات قضیه است و نمیتواند غیر از این باشد.
روز چهاردهم تیرماه اخباری در رسانههای منتشر شد که سیدمحمد هاشمی جانشین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جلسه ای با سکوهای نمایش خانگی برگزار کرده است. جامجم در این رابطه مینویسد: در این جلسه اولین سخنران بعد از جانشین محترم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدجواد شکوریمقدم مدیرعامل موسسه صبا ایده و مدیر فیلیمو است که تا کنون بیشترین تخلفات را از منظر انتشار محتوای بدون مجوز داشته است و اخیراً هم پس از انتشار سریال رهایم کن با حجم گسترده اعتراضات مردمی مواجه شد.
شخصی که در کنار جانشین محترم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در صدر جلسه نشسته است و جزو برگزار کنندگان و مدیران جلسه است، محمد رحمتی معاون سازمان سازمان سینمایی در دولت قبل است و جزو بانیان وضع موجود تلقی میشود.
جامجم در ادامه این گزارش اشاره میکند: طبق ویدیویی که ساعاتی بعد از جلسه توسط سایت سازمان تنظیم مقررات رسانه های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا) منتشر شد، سید رامین موسوی، یکی از اشخاصی که در خبر منتشر شده توسط برخی خبرگزاری ها در این نشست اعلام کرده است که مخالف تنظیم گری ساترا است اما در شورای راهبری مجمع رصتا اعلام کرده است: ساترا در سه سال اخیر نشان داده است که تجربه خیلی خوبی در تنظیم گری نمایش خانگی دارد.
حالا سیاست دوگانه سازی میان ارشاد و ساترا(صدا و سیما) بر اساس آنچه حول مسائل خانه سینما پس از سال ۸۸ رخ داد، در حال تکرار شدن است با این تفاوت که فاصلهگذاری میان ارشاد و ساترا از سوی پلتفرمها کارگردانی میشود.
دوگانگی سازی در بدنه حاکمیتی به جایی رسید که تعطیلی خانه سینما و بازگشایی به یک چالش بزرگ سیاسی و حاکمیتی تبدیل شد. در واقع مدیران پلتفرمها بر اساس یک راهبرد از پیش تعیین شده یک کنش دوگانه طراحی شده را پیش میبرند تا اجرای مصوبات در حالت تعلیق قرار داده باشد و به صورت راهبردی اجرایی نشود.
*مشرق
ارسال نظر